کد مطلب:316712 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:127

شفای دختر هندی توسط قمر بنی هاشم
یكی از كارمندان اداره امور خیریه ی قم به نام محمود چراغی نقل می كند: در حدود سال 1328 هجری شمسی برای زیارت عتبات و عالیات به همراه خانواده به شهر عراق رفتیم. در اوایل مهرماه بود و چند روزی به ماه محرم مانده بود، خانواده ی دیگری نیز همراه ما بودند وقتی به كرمانشاه رسیدیم، برای گرفتن ویزا مشكلی برای ما پیش آمد و سفر ما به تعویق افتاد، وقتی وارد كربلا شدیم دو روز اول محرم تمام شده بود و طایفه ی بنی اسد كه طبق برنامه در روز سوم امام حسین علیه السلام وارد كربلا شده بودند تا روز سوم امام، مراسم خود را اجرا كنند. بعد از زیارت چون در حرم امام حسین علیه السلام جمعیت زیادی بود و خسته هم بودیم وارد مسافرخانه ای شدیم تا استراحت كنیم، چند شب گذشت اول به زیارت امام حسین علیه السلام و بعد به زیارت حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام رفتیم، در یكی از شب ها وقتی به حرم حضرت ابوالفضل علیه السلام مشرف شدیم، در قسمتی از حرم، زنان هندی دور دختری جمع شده بودند و مشغول گریه و زاری بودند، در این موقع خواهرم نزدیك آن ها شد و بعد از لحظه ای پیش ما آمد، وقتی جریان را از او سؤال كردیم گفت: عده ای از زنان هندی هستند و دختر یكی از آن ها در اثر حادثه ای نابینا شده است و الآن می خواهند به كشورشان برگردند؛ ولی مادر آن دختر بی تابی می كند؛ چون خانواده ی شوهرش ارمنی هستند و شوهرش از آمدن دختر نابینایش به این جا



[ صفحه 119]



جلوگیری كرده بود. ناگهان صدای فریاد جمعیت، صحن آقا ابوالفضل العباس علیه السلام را به لرزه درآورد. وقتی جلوتر رفتیم دیدیم كه آن دختر نابینا چشمش می درخشد و در میان زنان هندی قرار گرفته و آن ها شادی كنان او را در بغل گرفته اند. این صحنه ی عجیب، من و همه همراهان را به فكر فرو برد و یكی از بهترین صحنه هایی بود كه در زندگی ام مشاهده كرده بودم و من این بزرگواری آقا را در تمام جلسات برای عاشقان عصمت و طهارت تعریف كرده ام تا در روز قیامت ما را شفاعت كند. [1] .


[1] در كنار علقمه، ص 201.